لیلیلیلی، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

دل نوشته های یک مادر

لظحه دیدار

بانوی زیبای من سلام. به قول شاعر من این روزا یه حال دیگه ای دارم، جهان من پر از رنگین کمونه... خوبی جانِ مادر؟ امروز صبح تونستم دوباره روی ماهتو ببینم. از صبح بی قرارت دیدنت بودم. توی راه بیمارستان همه اش یاد این شعر اخوان ثالث بودم: لحظه ی دیدار نزدیک است باز من دیوانه ام ، مستم باز می لرزد دلم ، دستم باز گویی در جهان دیگری هستم آی نخراشی به غفلت گونه ام را تیغ آی نفروشی صفای زلفکم را دست آبرویم را نریزی دل ای نخورده مست ، لحظه ی دیدار نزدیک است لحظه ی دیدار نزدیک است لحظه ی دیدار نزدیک است خدا رو شکر که خوب بودی. لیلی تا امروز دلم میخواست زودتر به دنیا بیای تا بتونم کنار خودم داشته باشمت. اما الان دلم میخواد این روزها دیرتر بگذره. ام...
23 فروردين 1391

بدون عنوان

لیلیِ زیبای من سلام. خوبی عزیزِدل، ما هم خوبیم، هم من و هم بابا مهدی. مواظبِ خودت هستی؟ الان مهمترین موجود روی زمین تو هستی. ازت میخوام خیلی مراقبِ خودت باشی، شاید خیلی مادر خودخواهی باشم اما من یه دختر قوی میخوام، همونطور که این 6 ماه با این همه سختی ، درد و فشار باهام اومدی میخوام تو بقیه راه هم قوی باشی. دلم میخواد این روزها به سرعت برق و باد بگذره و تو بیای کنارم. تا الان نصفه بیشتر دنیام با وجود مهدی کامل شده و بقیه دنیام هم با وحود تو کامل میشه. جایی که شما دو نفر رو کنار هم داشته باشم برای من با بهشت هیچ فرقی نمیکنه. لیلی، من و بابات تا به این لحظه همیشه دوتایی کنار هم بودیم. هر دومون همیشه پشت هم بودیم. تو هم باید ی...
21 فروردين 1391

بدون عنوان

خداوند، اون کسانی رو که ازش میخواهی کنارت باشن بهت نمیده، بلکه اون کسانی رو کنارت قرار میده که بهشون نیاز داری.....    بهشون نیاز داری تا کمکت کنن  (تا کمک کردن رو یاد بگیری)    باعث رنجش تو بشن (چون تا گچ ،درد سنباده خوردن روتحمل نکنه، یک مجسمه زیبا نمیشه)    تو رو ترک کنن  (تا یادبگیری روی پای خودت بایستی)    عاشقانه دوستت داشته باشن (تا بدونی که تو هم باید عشق بورزی)    تا از تو انسانی ساخته بشه که خداوند میخواد تو اونطور باشی...   خدای عزیزم، اون کسی که همین الان مشغول خوند...
21 فروردين 1391

بدون عنوان

بی تو مهتاب شبی باز از آن كوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه كه بودم   در نهان خانه جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آمد كه شبی با هم از آن كوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم   ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب آرام   یادم آید تو به من گفتی : از این عشق حذر كن لحظه ای چند بر این آب نظر كن آب ، آیینه عشق گذران است تو كه امروز نگاهت به نگاهی نگران است باش فردا كه دلت با دگ...
21 فروردين 1391

بهترین بابای دنیا

جانِ مادر سلام، خوبی عزیزم؟ مامان هم خوبه، خدا رو شکر حالم بهتره. یعنی حضور تو باعث میشه که بهتر باشم. هر نبضی که میزنی، هر حرکتی که تو انجام بدی اونقدر به من انرژی میدی که بتونم باقی مونده راه رو هم طی کنم.   لیلی برای بابا خیلی دعا کن، دعا کن توی کارش موفق باشه، خدا بهش سلامتی بده، سایه اش همیشه بالای سر من و تو باشه، دعا کن خدا به پولش برکت بیشتری بده. لیلی بابای تو بهترین بابای دنیاست، واقعاً بهترین بابای دنیاست. براش خیلی دعا کن... تو الان یه فرشته پاکی، دعای فرشته ها خیلی زود مستجاب میشه... دوستت دارم دختر نازم ...
20 فروردين 1391

بدون عنوان

لیلی جانم سلام. خوبی جان مادر؟ لیلی این روزا خیلی درد میکشم. و تنها دلیله این که راحت با این دردها کنار میام تکون ها و ضربات توئه. لیلی برای هر دومون دعا کن راحت این روزهای باقی مونده رو پشت سر بزاریم. شاید اینا همه یه امتحان باشه که قدر تو رو بیشتر بدونم. دختر گلم برای همه مامانای باردار دعا کن. زیبای من دوستت دارم. شبت بخیر دختر نازم.
18 فروردين 1391

فقط دوستت دارم

آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی، اگر هنگام غذا خوردن لباسها...یم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است صبور باش و درکم کن ... یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی تکراری را برایت تعریف کنم وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم، با تمسخر به من ننگر وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند، فرصت بده و عصبانی نشو وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده، همانگونه که تو اولین قدمهایت را کنار من بر...
18 فروردين 1391

عاشقانه

آرزو دارم بهاران مال تو / شاخه های یاس خندان مال تو آن خداوندی که دنیا آفرید / تا ابد همراه و پشتیبان تو . . .       مردم اغلب بی انصاف بی منطق و خود محورند ولی انان را ببخش اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهانی متهم می کنند ولی تو مهربان باش. اگر درست کار و شریف باشی فریبت می دهند ولی درست کار و شریف باش. نیکی های امروزت را فراموش میکنند ولی تو نیکوکار باش. بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگرکافی نباشد و در نهایت میبینی هر انچه هست میان تو وخداوند است نه میان تو و مردم ..... "کوروش کبیر       هیچ میدانی ؟   تا تو در آغـوش من گل نکنی‌  ...
17 فروردين 1391

بدون عنوان

لیلیِ من سلام. امروز صبح رفتم تا هم صدای ضربان زندگیتو بشنوم و هم روی ماهت رو ببینم. که خب متاسفانه دومی حاصل نشد و افتاد برای هفته آینده. اما همین که صدای ضربان زندگیتو شنیدم باز هم غنیمت بود. لیلی وقتی به این دنیا بیای متوجه میشی که هر روزی که بگذره یه روز از عمر آدم کم میشه یا بعضی اتفاق ها باعث میشن که روزهای زیادی یه دفعه از عمر آدم کم بشه. اما یه چیزی هست که عمر من و زیاد میکنه اونم تکون ها و شنیدن صدای ضربان زندگیه توئه. باورت نمیشه اما هر تکونی که میخوری و هر ضربه ای که به من میزنی باعث میشه یه روز به روزهای عمرم اضافه بشه. لیلی...................... خیلی دوستت دارم ...
15 فروردين 1391