لیلیلیلی، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

دل نوشته های یک مادر

من برگشتم

دخترک زیبا روی من سلام. از آخرین باری که برات نوشتم خیلی میگذره. شرمنده جان مادر سرم خیلی شلوغه. دخترکم امروز که دارم برات مینویسم تو 2 سال و چهار روز داری امیدم. آره دخترم تو خیلی بزرگ شدی 2 سالگی یعنی خیلی بزرگ عزیزم. اینقدر روزهای با هم بودنمون شیرین شده که جایی برای نوشتن نزاشته. تو خیلی شیرین شدی. راه و رسم دلبری رو یاد گرفتی. این روزها صبحها تو به مهد میری و من سر کار. ظهرها با هم بر میگردیم خونه و گاهی تو توی خیابون یا دلت کباب میخواد یا پیتزا. یه وقتایی ناهار رو بیرون میخوریم و میایم خونه. تو میخوابی و من مشغول کارهام میشم. از بعد از عید بعد از ظهرها با هام میای دفتر. نمیخوام فرصت های با هم بودنمون کم باشه. اونجا هم یا مشغول تم...
24 خرداد 1393
1