لیلیلیلی، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه سن داره

دل نوشته های یک مادر

ترس از بزرگ شدن!!!!

1391/10/4 13:53
نویسنده : mishul
259 بازدید
اشتراک گذاری

لیلی سلام.

ماه پریِ من ( یه زمانی آرزوم بود اسمت رو بزارم ماه پری) داره یه اتفاق های جدیدی می افته اتفاق هایی که

دوباره اشک رو به چشمای مادرت میاره. میدونم میگی تو چه مامانی هستی اما لیلی نمیخوام بگم  مادر نشدی تا بفهمی اما به خدا مادر نشدی تا بفهمی.

لیلی لثه هات حسابی ورم کردن هر چی این ورم بزرگتر میشه بغض گلوی من هم بزرگتر میشه... لیلی تو

داری دندون در میاری. تو رو خدا به من نخند که برای دندون دراوردنت هم نگرانم ماه بانوی من ( حتی یه روزی

آرزوم بود اسمت رو بزارم ماه بانو) میترسم مسخرم نکن اما از روزی میترسم که دیگه نتونم خنده های بدون

دندون تو رو ببینم میدونم میگی مامان من باید بزرگ شم آره خودم همه اینارو میدونم اما لیلی میترسم یه

روزی صورت ماهت رو با خنده بدون دندون فراموش کنم

لیلی من ضعیف نیستم من فقط عاشقم. عاشق تمام وجود تو...

باید یه فکری کنم باید از امروز هر وقت که تو میخندی ازت فیلم بگیرم.

آره مادر تو بزرگ میشی بالاخره قل میخوری، راه می افتی اما من دیگه هیچ وقت این لبخند تو رو نمیبینم.

لیلی عاشقانه دوستت دارم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)