لیلیلیلی، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

دل نوشته های یک مادر

یک ساعت با لیلی!!!

شیطنتهای تو در کمتر از یک ساعت با اون لباس شنبه یکشنبه ات!!! اول از همه حمله ای خوشحال به کاپشن بابا که انصافا بدجایی گذاشته...                   که آخر سر هم انداختیش و خیال همه رو راحت کردی                   اینجا هم روی سرامیکا به دنبال اسباب بازیت هستی. جان مادر تو یخ نمیزنی احیانا؟!!!                   اینم لیلی و بزرگترین عشقش اگر هم شیر هم داشت و پوشک هم عوض میکرد چی میشد!!!           &nbs...
1 اسفند 1391

من خوشبختم

لیلیِ زیبای من، دختر آرزوهای من گوش کن: از این لحظه فقط روزی هزار بار خدا رو شکر میکنم که تو سالمی، که تو فریاد میکشی، که تو میخندی، که تو مسیر حرکتم رو دنبال میکنی، که تو وقتی میگم لیلی بر میگردی، وقتی برات شعر میخونم میخندی فقط مهم اینه که تو سالمی دیگه نمیتونم هیچی بگم نمیخوام هیچی بنویسم بلند ترین حرفی که میتونم بزنم اینه که بیام بغلت کنم با هم یه چرخ عاشقانه بزنیم تو قهقهه بزنی و من برم تا عرش کبریایی و برگردم خدایا تو خیلی خوبی، تو خوبی و من خوشبخت
30 بهمن 1391

غیر قابل وصف!!!

یه وقتایی عاشقی، یه وقتایی عاشق تر یه وقتایی خوشحالی، یه وقتایی خوشحال تر من امروز از همیشه عمرم شکرگزارتر هستم، شکرگزار سایه مردی که از هر خورشیدی و نوری تابناک تره و فرزندی که از هر موهبتی عظیم تر...  
28 بهمن 1391