لیلیلیلی، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

دل نوشته های یک مادر

تولدت مبارک!!!

1392/3/20 10:09
نویسنده : mishul
632 بازدید
اشتراک گذاری

تولدت مبارک ناز بانوی من!!!قلب

الهی مامان دورت بگردم که یکساله شدی دخترکم. خیلی بزرگ شدی مامانی خیلی. ماچباورم نمیشه تو همون موجود کوچولوئی هستی که اونقدر زود به دنیا اومده بودی.

پارسال تو همه ما رو شگفت زده کردی دخترم. خیلی زود به دنیا اومدی. 40 روز زودتر. روزی که میرفتم بیمارستان فکر نمیکردم با تو برگردم. فکر میکردم مثل همیشه با چند تا سرم حل میشه اما دکتر سونو گفت ختم بارداری خیلی سریع.

نمیدونی چقدر میترسیدم. اونقدر که خواستم بیهوشم کنن از بیدار بودن میترسیدم.آخ

نازدونه خانم، روزهای خوبی را با هم گذروندیم. هر چند این چند ماه آخر با یه ترس خیلی بد همراه بود اما گذشت حالا تو یکساله شدی مامانی وقتی به عقب نگاه میکنم احساس خوبی دادرم من اونقدر مادر خوشبختی بودم که تمام ثانیه های بزرگ شدن فرزندم رو به چشم دیدم.

دیروز که برای چکاپ برده بودمت به دکتر گفتم تو راه نمیری با عصبانیت بهم گفت تو خیلی خیلی بچه باهوشی هستی و این چیزا مهم نیست.

لیلی جان روزهای سختی در پیش داریم. به دستور دکتر باید جای خوابت رو جدا کنم و این برای منی که یکسال با دم و باز دم تو نفس کشیدم سخته. از هفته دیگه باید به تنهای تو اتاقت بخوابی از خدا خواستم به هر دومون کمک کنه تا با شرایط کنار بیایم.

سخت تر از اون کم کردن شیر و زیاد کردن غذاته که میدونم برای تو خیلی سخته. این روزها وقتی ازم بالا میای و سرتو میزاری رو سینم و شیر میخوای یه حس غریبی دارم انگار هر لحظه دارم مادر میشم!!!

گفتم اتاقت، بر خلاف میلم اتاقت شد صورتی. دلم میخواست سبز باشه که نشد. توی خونه قبلی فقط یه اتاق داشتیم و سه تایی ازش استفاده میکردیم. اما اینجا راحتیم.دیوار اتاقت رو صورتی کردیم و وسایلت رو سفید.

راستی اساس کشی کردیم و اومدیم خونه جدید اینجا رو دوست دارم احساس میکنم روح زندگی جریان داره. تو هم انگار اینجا راحتی. مامانی ما یه معذرت خواهی بزرگ بهت بدهکاریم.

امسال نمیشه برات تولد بگیرم. هنوز نصف وسایل وسط خونه است و پرده هنوز نخریدیم. به بزرگی خودت ما رو ببخش فکر نکن نخواستیم بگیریم نشد که بگیریم به بابا گفتم برات گل بخره و یه کیک کوچیک که شب ازت عکس بندازیم. لیلی عاشقانه دوستت دارم من خیلی مادر خوشبختی هستم که تو فرزند منی.

این روزا اینقدر شیرین شدی که حد نداره.

سرسری میکنی، میرقصی، فوت میکنی، عاشق در اتاقی که هی ببندی و بازش کنی. گاهی هم اون پشت گیر میکنی. دست میدی و بعدش یالا میگی، بازی مورد علاقت هم اینه که توپتو قل بدی و دنبالش بری... بوس کردن رو خوب یاد گرفتی

من عاشق گیلی گیلی و دیلی دیلی گفتنتم.

هنوز از راه رفتن خبری نیست که خب به قول دکتر مهم نیست ما به همین چهار دست و پا و نصفه و نیمه بلند شدن هم راضی هستیم. به قول دکتر بچه ها با هم فرق دارن.

بازم خدا رو شکر میکنم که تو فرشته نازنین رو به من داد امیدوارم تو هم از من به عنوان مادرت راضی بوده باشی.

خدایا خودت نگهدار هم بچه ها باش.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

آتنا مامان آرنیکا
21 خرداد 92 20:40
مبارکــــــــــــــــــــــــــــ تولــــــــد لیلی گلــــی مبارکــــــــــــــــــــــ ایشالا سالیان بلند در سایه ی خداوند مهربان و دوست داشتنی و پدر و مادر مهربونت زندگی سراسر مهر و سعادت و سلامت و آرامش و داشته باشه . می بوسمت لیلی یکساله ی خاله
مریم(مامان نگین)
24 خرداد 92 15:06
تولدت مبارک لیلی خوشگلم! ایشالا 100 ساله بشی ناز خاله، خودت می دونی که چقد دوستت دارم! از طرف خودم و نگین از راه دور می بوسمت اتاق جدیدت هم مبارک باشه. از طرف من به مامان بی معرفتت بگو باهاش قهرم، نه از خودش خبر می ده نه جواب ایمیل های منو میده!
خاله پپو
10 تیر 92 8:06
تولدت مبارک فسقل خاله. راستی کلی با عکسات حال کردم. بووووووووووس
نورا
10 تیر 92 10:02
فاطمه جون مبارك باشه اما نمي دونم چرا گريه م گرفت
نونا
11 تیر 92 16:48
چقدر احساساتی شدم میشول انشاالله 1200000000000 ساله بشه عشقه من